به گزارش قدس آنلاین، نه اینکه فیلمنامه کودک تولید نشود؛ اتفاقاً همه ساله بودجه قابل توجهی از سوی فارابی صرف تولیدات کودک میشود تا دستکم جشنواره کودک فیلم کافی برای عرضه داشته باشد. با این حال به اکران که میرسیم اغلب آثار سفارشی کودک نمیتوانند توجهی را برانگیزند و با سر به کف جدول فروش سقوط میکنند!
مخاطب ۵۰۰ نفری
همین حالا فیلم «پسران دریا» را روی پرده داریم که با حمایت فارابی تولید شد و از آثار مطلوب برگزارکنندگان جشنواره کودک بوده ولی متأسفانه پس از دو ماه اکران، فروش آن به ۲۰میلیون هم نرسید یعنی با احتساب بلیت ۴۵ هزار تومانی، میزان مخاطبان آن به ۵۰۰ نفر هم نرسیده است. این، البته سرنوشت بسیاری از فیلمهای کودکی است که با حمایت فارابی تولید میشوند تا لابد توجیه برگزاری پرهزینه جشنواره کودک باشند اما در ارتباط گیشهای با مخاطب، کاملاً لنگ میزنند.
اینکه چطور میشود مرتب بودجههای فارابی صرف تولید فیلمهایی میشود که شکستخورده گیشهها هستند، یک طرف و اینکه فارابی با وجود همه هزینههایی که برای برگزاری کارگروه سینمای کودک و حمایت از تولیدات کودک و برگزاری جشنواره کودک کرده اما هیچ برنامهای برای بازگشت مالی پروژههای کودک از گیشه ندارد، جای تعجب است.
خلأ طراحی تبلیغاتی
برخی میگویند فارابی و نهادهایی مانند آن فقط بودجه میگیرند که تولید کنند و اکران ربطی به آنها ندارد. درست مثل اینکه رستورانی پیدا شود که کلی هزینه کند برای طبخ غذا ولی وقت ناهار و شام که میشود هیچ خبری از مشتری در رستوران نیست! چنین رستورانی در نهایت ظرف کمتر از یک ماه، ورشکسته خواهد شد ولی ارگانی مانند فارابی ورشکسته نمیشود چون مرتب بودجه از دولت میگیرد و صرف تهیهکنندههایی میکند که حتی برای طراحی چند پوستر و تیزر باکیفیت برای محصولشان هزینه نمیکنند. تجربه نشان داده بدترین فیلمها را میتوان با طراحی تبلیغاتی مناسب به گیشهای قابل قبول سوق داد ولی کو طراحی تبلیغاتی؟
اینکه «پسران دریا» با وجود جامعه کودک بزرگی که در ایران داریم حتی ۲۰میلیون نمیفروشد دقیقاً به دلیل فقدان طراحی تبلیغاتی برای عرضه است و این طراحی نه در ساختار بروکرات و کارمندمحور که در ساختاری شکوفا میشود که حقوق بیحساب و کتاب به مدیران و معاونان ندهد و به جایش نیروهایی را به کار گیرد که براساس کیفیت عملکرد، دستمزد بگیرند.
موفقیت نسبی فعالان خصوصی
در اکران امسال فیلمهای کودک دیگری هم بودهاند مثل «گل به خودی»، «والدین امانتی» و «بازیوو» که به نسبت «پسران دریا»، فروش مطلوبتری داشتهاند. در اکران سال گذشته نیز فیلم کودک «شهر گربهها» را داشتیم که گیشه خوبی داشت. این، یعنی آنکه ظرفیت سینمای کودک در جلب مخاطب بسیار بیشتر از گیشه امثال پسران دریاست. پس چرا برخی فروش معقولتری دارند و برخی شکستخورده مطلق؟
«گل به خودی» یک فیلم کودک عروسکی بود که هر چند به صورت لوباجت (کمهزینه) تولید شده ولی سابقه تهیهکننده در مدیریت تولید پروژههای ماندگاری نظیر «رستاخیز»، «چ»، «آژانس شیشهای» و «در چشم باد» موجب شده در همان مقیاس کمهزینه نیز محصولی تولید شود که استانداردهای حداقلی برای اینکه مخاطب کودک در کنار والدین به تماشا بنشیند را داشته باشد. «والدین امانتی» را کارگردانی به نام حسین قناعت تولید کرده که سابقه سالها کار در ژانر کودک را دارد و همین سابقه او را سوق داده که بتواند در هر کدام از فیلمهایش با ترکیب فانتزی و کمدی، اسباب سرگرمی مخاطب را رقم بزند. البته نقش پخشکنندهای باسابقه همچون رسانه فیلمسازان با مدیریت «حبیب اسماعیلی» در گیشه نسبتاً ولرم والدین امانتی را نباید نادیده گرفت. والدین امانتی نوعی فیلم مفرح است که بدون دست یازیدن به شوخیهای اروتیک به دنبال جلب مخاطب است و پخشکننده اثر با تکیه بر وجهه خانوادگی فیلم توانسته رونقی نسبی به گیشه آن بدهد.
«بازیوو» را امیرحسین قهرایی ساخته که هم به خاطر دوربین مخفیهایی که برای تلویزیون تولید کرده شناخته میشود و هم به خاطر کارگردانی سریال خاطرهانگیز «چاق و لاغر». قهرایی سعی کرده در بازیوو به سمت نوعی ترکیب فیلم کودک و گیمهای اینترنتی برود و فضایی را خلق کند که مخاطبان کودک گیمباز از کار استقبال کنند. قهرایی، غلامرضا موسوی را به عنوان تهیهکننده کنار خود داشته و پخش را فیلمیران انجام داده که موسوی از اعضای هیئت مدیره آن است و همین مسئله موجب شده فیلم از نظر اکران، اوضاع بدی را تجربه نکند.
دلایل سهم حداقلی اکران کودک
آنچه درباره رونق نسبی گیشه سه فیلم مورد نظر گفته شد فقط به نسبت سایر فیلمهای کودک است وگرنه کلیت اکران کودک را که در نظر بگیریم متوجه سهم حداقلی از اکران میشویم. در این سهم محدود از اکران میتوان دلایل مختلفی را ذکر کرد و از جمله توزیع غیرمنصفانه سالن و سانس.
توزیع ناعادلانه سانس سبب شده فیلمهایی منسوب به سرمایههای مشکوک و شبههزا از بیتکوین بازان گرفته تا بساز و بفروشها، صدها سالن فول سانس داشته باشند ولی فیلمهای کودک به صورت گردشی، سانس بگیرند. روندی که مشخص است کاملاً علیه سینمای کودک و به نفع بیتکوینبازان است. فقدان حمایت تبلیغاتی چه پخش تیزر تلویزیونی و چه تبلیغات محیطی از دیگر دلایل سهم حداقلی فیلمهای کودک از گیشه است. ورای اینها فاصله میان نهادهایی مثل آموزش و پرورش و سینماها را باید یک دلیل مهم این سهم حداقلی دانست. در دهههای پیش هنگام اکران فیلمهای کودک، دانشآموزان را به تماشای فیلمها میبردند و به این ترتیب هم گیشهها شاهد رشد فروش بودند و هم مخاطبان از همان سنین پایین با سینما آشنا میشدند ولی در سالهای اخیر جز موارد خاص، ارتباط مداومی میان اکران کودک و مدارس برقرار نیست و همین مسئله موجب کاهش مخاطب میشود.
تولید به خاطر دریافت بودجه؟
یکی دیگر از دلایل سهم حداقلی فیلمهای کودک از گیشهها را باید به کیفیت تولید فیلمهای کودک نسبت داد. واقعیت این است که غلبه سفارشیسازی فارابی در تولید فیلم کودک برای توجیه برگزاری جشنواره کودک سبب شده هر سال کلی فیلم بیخاصیت به نام کودک یا درباره کودک تولید شوند که برخی از آنها را حتی بچههای سازندگان نیز ندیدهاند. چرا؟ چون دلیل تولید نه ایجاد جذابیت تصویری برای مخاطب کودک که صرفاً روش یا ترفندی برای جلب بودجه بوده است. اینکه چرا فیلمسازان به دنبال دریافت سفارش هستند به ساختار معیوب تولید در سینمای ایران بازمیگردد که چون کارگردان نمیتواند بابت طرحهای دلخواه جلب حمایت کند در نهایت به دریافت سفارش و انجام کاری که نه تجربهای در آن دارد و نه علاقهای به آن دارد تن میدهد و این گونه است که هر سال کلی فیلم کودک با حمایت فارابی تولید میشود و پس از نمایش در جشنواره کودک، یا به اکران نمیرسند یا در گیشه شکست میخورند.
نقش مهم مدارس
برای اصلاح این روند اگر هم بناست حمایتی صورت گیرد باید نثار کارگردانان و تهیهکنندگانی شود که امتحان خود در ژانر کودک را با اقبال قبلی در گیشهها تجربه کردهاند. به دنبال آن نیز باید در مرحله اکران، طراحی تبلیغاتی مناسب و مختص با ویژگیهای فیلم داشت و طبق تفاهمنامههای بلندمدت زمینه تبلیغات تلویزیونی- شهری آثار را فراهم کرد و از ایجاد ارتباط مدارس با اکران غافل نماند.
خبرنگار: حامد مظفری
انتهای پیام/
نظر شما